شهدا شرمنده ایم...

آخرین مطالب


بسم الرب الشهدا و الصدیقین...
گفتم:سرت رو بنداز پایین زندگیتو بکن،به هیچ چیز و هیچ کس فکر نکن،ما بی طرفیم،کار به کار کسی نداریم...
گفت:زیارت عاشورا را خوانده ای...دو دسته جمله دارد،یا سلام است یا لعن؛جامعه هم دو دسته دارد،مورد سلام اهل بیت(ع)و مورد لعنشان.عاقبت هم دو دسته می شود،بهشت و جهنم،وسط ندارد.
گفتم حتی بی طرف ها...!!!؟؟؟
گفت:در زیارت عاشورا جوابت هست...(و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله...)امام صادق آن بی طرف ها را هم لعن کرده...البته زیاد هم بی طرف نبودند هر که در لشکر حسین(ع)نباشد در محفل شراب باشد یا محراب نماز...یزیدی است.
گفتم:زمان عوض شده...موقعیت فرق کرده.
گفت:باز زیارت عاشورا جوابت را داه:(و آخر تابع له علی ذلک)تا آخر الزمان هر کسی مثل این ها باشد لعن شده...قرار نیست که فامیلیش یزید باشد...
و باز گفت:(کل یوم عاشورا)در هر زمان حسینی به قتلگاه می رود...کاروان حرکت کرده و هر انسانی به کربلای خودش می رود...باید تکلیفش را با خودش روشن کند،حسینی است یا یزیدی...
گفتم یعنی چه...!!!؟؟؟
گفت:جامعه ات را نگاه کن،اگر صف حسین(ع)را پیدا نکردی به مرگ جاهلیت مردی!کافر مردی!برو خودت را در نمازت،امر به معروف،حساسیت به مال حرام،تربیت فرزند حسینی،حجاب زنان خانواده و ... بسنج.
آیا هنوز حسین(ع)توبه حر را می پذیرد...!!!؟؟؟شاید هر سال محرم برایم نامه می نویسد اما...اما من کورم...


پیام هستم...متولد مرداد ماه 65،فوق دیپلم گرافیک دارم از آموزشکده پسران شماره 2 یزد در سال 85...دیگه ادامه ندادم به خاطری برخی مسائل،به طراحی آرم و نشانه بسیار علاقه مندم،بیشتر واسه دل خودم کار میکنم...چند تا از طرحام توو کتاب گرافیک دانشجویی ششم کتاب نشانه چاپ شده...و چند تا دیگه از طرحام توو کتاب گرافیک دانشجویی هفتم هم چاپ شده،جدیدترین طرحی که انجام دادم مربوط به انجمن نو اندیشان جغرافیای دانشگاه پیام نور آران و بیدگل بود که مورد تایید دانشگاه مربوطه و انجمن قرار گرفت و هم اکنون طرح رو استفاده میکنن...البته هنوز هزینش رو بهم ندادن...پس این شعار رو ورد زبونم قرار میدم که "من هم میتونم"

تا خرداد ماه 92 هم دانشجوی رشته ابزار دقیق بودم که به خاطر برخی مسائل انصراف دادم...
خیلی حرفها دارم...اما نمیدونم از کجا شروع کنم...
فقط این شعر به ذهنم میرسه:
"من خاک کف پای عزادار حسینم
تا جان به تنم هست هوادار حسینم
با دست تهی ، بار گنه ، اشک ندامت
شرمنده زهرایم و سرباز حسینم"

ازتیرماه 92 بعد از آشنایی با شخصی عزیزی(جانباز عزیز علیرضا دلبریان)خدا تولدی دوباره بهم داد...

قضیه این آشنایی مفصله...

فقط اینو بدونید اول شهریور 92 ایشون رو از نزدیک دیدم،بهشت رضا سالگرد تولد شهید جلیل محدثی فر....در حد دو دقیقه با هم صحبت کردیم...و مراسم شروع شد...بعد از مراسم بدون خداحافظی بهشت رضا رو ترک کردم...از خودم،از استاد دلبریان،از آقا جلیل که مراسم براش تشکیل شده بود،از پدر آقا جلیل،از آقای خلیل نژاد،از آقا جواد، و حتی از صابر پسری که یه دنیا حرف برای گفتن داشت خجالت کشیدم...

دیدم دنیای پوچ و خیالی که برای خودم ساخته بودم زمین تا آسمان با این دوستان فاصله داشت...دنیای من پوچ و تهی بود و...اون روز توی بهشت رضا خیلی فکر کردم...یه حسی بهم دست داده بود...اسمشو گذاشتم حس آرامش...

شاید بعضیها با خوندن این متن بخندن...توی بهشت رضا حس آرامش کنی...

اما خدا گواهه با دل و جون آرامش رو حس کردم...خیلی وقت بود دنبالش میگشتم اما هر روز ناامیدتر از روز قبل...

به حال خودم غبطه میخورم...

از نظرِ من روسیاه،بدبخت ترین آدم کسیه که یه راهی رو اشتباه میره،هزاران بار بهش تذکر میدی،خودش هم قبول داره اون راه اشتباس اما دوباره مثل بزی که جلو گله راه افتاده سرشو میندازه پایین و راه خودشو میره...
یا قضیه همون کبکس که سرشو میکنه توو برف که...
(با این حرف قصد جسارت به شخص خاصی رو ندارم،منظور خودم هستم چون تا چند وقت قبل ...)
خلاصه میگم...
حرفها و نوشته هایی که اینجا مینویسم حالا کپی یا غیر کپی حرفهای دلمه...
تا چند وقت پیش روزهایی رو پشت سر گذاشتم که چیزی جز افسوس خوردن براشون ندارم،عزیزی میگفت:الآن که اینجا نشستی نتیجه کارهای گذشتته پس سعی کن جوری زندگی کنی که بعدها،چند سال بعد حسرت این روزها رو نخوری....
توو محیط مجازی دوستان زیادی پیدا کردم...و توو خیلی زمینه ها از همه لحاظ بهم کمک کردن...چه روحی،چه اعتقادی،چه معنوی،چه دینی و ...
هر کمکی از دستم بر بیاد دریغ نمیکنم و در حد توان واسه دوستان انجام میدم...
چند وقت بعد(بهتره بگم چند سال بعد)یه وبلاگ معرفی میکنم که دست نوشته و دلنوشته هام رو قبل از ساختن این وبلاگ مینوشتم...

یه نصیحت به تمام دوستان عزیز(خواهران و برادران)در همه جای ایران دارم البته به قول شهید حسن باقری"من غلط میکنم،غلط میکنم کسی را نصیحت بکنم"
دوستان بردارن خواهران فقط درس درس درس
یا حق
التماس دعا