امشب اولین پستم رو توی این وبلاگ ثبت میکنم...
چند وقتی میشه این وبلاگ ساخته شده اما به علت برخی مسائل آپ نکردم....
امشب میخواستم مطلبی نابی بزارم...
اما حس و حالش نیست...
این مطلب رو از وبلاگی که الآن در حال بروز آوریش هستم کپی میکنم...
شاید تکراری باشه اما...
فیلم شروع شد اما چیزی غیر از سقف اتاق نبود...
8 دقیقه گذشت و باز هم سقف اتاق...
سر و صدای مردم بلند شد و خیلی ها سالن رو ترک کردند...
ناگهان دوربین پایین اومد و یک جانباز قطع نخاع رو نشون داد که...
نگاهش به سقف اتاق قفل شده بود...
.
.
.
.
.
زیرنویس:
این فقط 8 دقیقه از زندگی یک جانباز قطع نخاع بود و
و شما طاقت نیاوردید...
پ-ن:
شهدا-جانبازان-مادران،همسران و فرزندان شهدا شرمنده ایم...